پرواز
پرواز
یاروفادار،وبلاگی متفاوت،عاشق خدایی بیا تو،توبه،رهایی،پرواز
نوشته شده در تاريخ جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط مونس عبدالملکی |

 

من سالها با استادى آگاه و با تجربه كه او از روحانیّون عظیم‏الشّأن بود رفت و آمد داشتم. و تا حدّى به خاطر عمل كردن به دستوراتش موفّق به طىّ مراحل كمالات روحى شده بودم، روزى از او سؤال كردم: چگونه ممكن است كه انسان بتواند دیگرى را از خواب غفلت بیدار كند و او را به سوى حقّ و حقیقت راهنمائى نماید.

او گفت: قدرتمندترین فریادى كه انسانها را از خواب غفلت بیدار مى‏كند و به انسان هشدار مى‏دهد، در مرحله اوّل كلام خدا است كه از ناحیه حضرت «رسول اكرم» (صلى اللّه‏ علیه و آله) به نام آیات قرآن تلاوت مى‏شود.

بنابراین اگر خواستید كسى را از خواب غفلت بیدار كنید براى او قرآن بخوانید و او را یا با توضیحاتى كه شما براى او مى‏دهید و یا با تدبّر خودش او را تكان بدهید، اگر روحش نمرده باشد و گوش دلش كر نشده باشد، حتما بیدار مى‏شود. زیرا همه آیات قرآن بخصوص سرگذشت «انبیاء عظام» (علیهم السّلام) براى بیدارى بشر نازل شده است و چون انسانها اكثرا در خواب عمیقى هستند، لذا باید آن چنان كه در خوابهاى ظاهرى عمل مى‏شود، یعنى با تكانهاى مكرّر، شخص خواب را بیدار مى‏كنند. همچنین با مكرّر نمودن مطالب و آیات قرآن كسى را كه در خواب غفلت است باید بیدار كرد سپس استاد فرمود: مثلاً سوره «والشّمس» را بگوئید كه همه روزه بخواند و به معنایش فكر كند. یا شما همه روزه آن سوره را براى او بخوانید و معنایش را برایش توضیح دهید و یا سوره «واقعه» و یا سوره «حشر»را و یا سوره «تكاثر» را و سوره‏ها و آیاتى را كه وقتى انسان آنها را مى‏خواند تكان مى‏خورد و از غفلت بیرون مى‏آید، براى او بخوانید، معنایش را براى او توضیح دهید باز هم مى‏گویم: اگر نمرده باشد یعنى جزء آنهائى كه قرآن مى‏گوید:

اى پیـامبـر تو به مردگان نمى‏توانى آیات قرآن و حقایق را بشنوانى

نباشد ولى تنها در خواب غفلت باشد حتما با خواندن آیات قرآن بیدار مى‏شود.

در مرحله بعد اگر خواستید كسى را از خواب غفلت بیرون بیاورید حكایات مردمى را كه غافل بوده‏اند و به وسیله‏اى بیدار شده‏اند، براى او نقل كنید

سوّم: مى‏توانید به وسیله اشعار عرفانى و بیدار كننده و نقل كرامات اولیاء خدا و مطالبى كه مربوط به امور خارق‏العاده و معجزات و كرامات است. اشخاص غافل و بى‏توجّه را از خواب غفلت بیدار كنید در این رابطه قضیّه‏اى دارم كه یكى از شاگردان نقل مى‏كرد و آن این بود:

كه مى‏گفت: روزى در خلوتى نشسته بودم با خود فكر مى‏كردم كه آیا آن چه از جریانات خارق‏العاده و غیر طبیعى نقل شده درست است یا آنكه همه‏اش كذب و دروغ است و این فكر مدّتى مرا سرگرم خود كرده بود ناگهان نفس لوّامه‏ام مرا به باد ملامت گرفت و مرا سرزنش نمود و گفت: چگونه ممكن است كه این مطالب دروغ باشد و حال آنكه در كتب آسمانى مثل قرآن و انجیل و تورات مكرّر آنها نقل شده‏اند و اگر كسى بگوید مسأله خارق‏العاده‏اى وجود ندارد كافر شده و هیچ یك از ادیان زنده جهان او را متدیّن نمى‏دانند بلكه او را خارج از دین مى‏دانند و به عضویّت نمى‏پذیرند، آیا جریانات مرده زنده كردن انبیاء و طىّ‏الارض و كور و افلیج شفا دادن اولیاء خدا را كه در قرآن و سائر كتب آسمانى آمده مى‏توان منكر شد؟

بالأخره با خود اندیشیدم كه باید كارى بكنم شاید بتوانم من هم به این حقایق دست یابم لذا كتابهاى قصص العلماء و چند جلد از كتابهائى كه در شرح حال اولیاء خدا و علماء نوشته‏اند مطالعه كردم. مختصر تكانى خوردم

ولى چیزى كه بیش از همه چیز مرا تكان داد دو قضیّه بود كه یكى از موثّقین نقل مى‏كرد.

او مى‏گفت: مرحوم حجّه‏الاسلام آقاى حاج شیخ مرتضى زاهد رحمه‏اللّه‏ فرمودند كه: در خانه ما خانمى به نام امّ‏لیلى بود كه پاهایش مدّتها فلج شده بود. روزى براى زیارت حضرت «عبدالعظیم » (علیه السّلام) مى‏رود ولى دخترش كه او را روى تخته‏اى انداخته اشتباها به حرم حضرت «امام زاده حمزه» (علیه السّلام) كه در كنار قبر مطهّر حضرت «عبدالعظیم» قرار دارد مى‏برد. و او را به آن حرم مطهّر دخیل مى‏كند.

«امّ لیلى» مى‏گوید: كه من در عالم رؤیا دیدم پنج نفر وارد حرم شدند یكى از آنها به دیگرى در حالى كه به من اشاره مى‏كرد گفت: آقا ایشان هم متوسّل شده‏اند. من در عالم خواب متوجّه بودم كه آنها به حرم آمده‏اند براى آنكه تمام مریضها را شفا بدهند. در اینجا من از خواب بیدار شدم و بدون توجّه به این كه فلج بوده‏ام از زمین حركت كردم و در پى پیدا كردن دخترم به راه افتادم وقتى او مرا دید تعجّب كرد و گفت: تو كه زمین گیر بودى چگونه به این خوبى راه مى‏روى؟! من تازه متوجّه شدم كه فلج بوده‏ام و الآن كاملاً خوب شده‏ام مرحوم حاج «شیخ مرتضى زاهد» وقتى این قضیّه را براى مرحوم آیه‏اللّه‏العظمى صدر نقل كرده بود ایشان سجده شكر كردند و گفتند: خدا را شكر كه از حضرت «امامزاده حمزه» (علیه السّلام) هم یك قضیّه و كرامت واقعى دیدیم و شنیدیم.

این قضیّه مرا تكان داد و تا حدّى از خواب غفلت بیدارم كرد ولى قضیّه دیگرى كه نقل مى‏كنم و همان شخص اوّل از مرحوم حاج شیخ مرتضى زاهد

براى من نقل نمود در مرحله دوّم كاملاً مرا از خواب غفلت بیدار كرد و من به سوى كمالات روحى حركت كردم و آن قضیّه این بود كه:

مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضى زاهدفرمودند: من شبها جلساتى داشتم و مقید بودم كه یا زود به خانه برگردم و یا با كلید در را باز كنم كه اگر همسرم خوابیده بیدار نشود و به او ظلم نگردد، شبى تصادفا دیر به منزل آمدم و كلید در منزل را هم نداشتم. لذا با خود تصمیم گرفتم كه تا صبح پشت در خانه در میان كوچه قدم بزنم و همسرم را از خواب بیدار نكنم، پس از این تصمیم چند لحظه‏اى بیشتر نگذشت كه همسرم در خانه را باز كرد و سر از منزل بیرون آورد و به من گفت: بفرمائید.

من از او پرسیدم: چه شد كه تو در را باز كردى و حال آنكه من دَر نزدم و هیچ دلیلى نداشت كه تو از حضور من در پشت دَر منزل مطّلع شوى. او گفت: من خوابیده بودم در عالم خواب دیدم آقا سیّدى نزد من آمد و به من گفت: «شیخ مرتضى» پشت در منزل آمده و نمى‏خواهد در بزند كه مبادا تو از خواب بیدار شوى و به تو ظلم شود تو فورا حركت كن و در را به روى او باز كن.

من از خواب پریدم و بى‏اختیار آمدم در را باز كردم، مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضی زاهد فرمودند: من از خداى مهربان و «امام عصر» روحى له الفداء تشكّر كردم.

این دو قضیّه مرا كاملاً از خواب غفلت بیدار كرد و تصمیم گرفتم كه من هم بكوشم تا خود را به مقام اولیاء خدا برسانم. 
از نوشته های استاد....

منبع:http://tazkiye.mihanblog.com


تبادل لینک - تبادل لینک

نظرات شما عزیزان:

ابوالقاسم - ر
ساعت21:28---3 تير 1391
چرا برای تصاویر وبلاگت آلبوم درست نمی کنی به آدرس زیر برو
www.1abzar.com


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: